کتاب هنر جنگ برای مدیران اجرایی
هنر جنگ (هنر رزم) (به چینی: 兵法 / به انگلیسی: The Art of War) رساله ای چینی در حوزه نظامی است که توسط سون تزو در قرن ششم قبل از میلاد در دوره ای میان بهار و پاییز نوشته شدهاست.
نام این کتاب در چینی سونزی بینگفا (Sunzi bingfa) خوانده میشود و به معنی شیوههای جنگی یا روشهای بهکارگیری نیروهاست.
این رساله سیزده فصل دارد که هر فصل آن به یک جنبه از موضوعات مطرح در میدان رزم میپردازد.
هنر جنگ که در زمان خود بهترین کتاب استراتژی جنگی بوده، یکی از هفت کتاب استراتژی برتر چین قدیم است و در طول ۲۰۰۰ سال اخیر نیز یکی از بهترین کتابهای جنگی در آسیا بوده و تأثیر بسزایی در استراتژیهای جنگی غرب و شرق داشتهاست. این کتاب همچنین در استراتژیهای مدیریتی و کسب و کار نیز مورد استفاده قرار گرفته و در تجارت نوین استفاده زیادی برای تجار موفق داشتهاست.
آموزه های کتاب هنر جنگ می تواند به شکل بسیار کاربردی در پیشرفت تجارت ما مفید باشد با این تفاوت ها که در رقابت های تجاری سالم نیازی نیست سازمان رقیب را دچار هرج و مرج کنیم تا به اهداف سازمانی خودمان تحقق ببخشیم به عقیده شخصی من برای اولین بودن در بازار باید فقط و فقط بهترین باشی و خیانت در تجارت جایی ندارد و جاسوسی در حدی با شرافت منافات ندارد ، که به نیت استفاده از تجارب به دست آمده رقیب و صرفه جویی در زمان برای پیشبرد آن تجارب و خدمت به همنوعان باشد.
فصل اول : طرح نقشه
هنر رزم در مهار ۵ سنجه ی ثابت قرار میگیرد معیارهایی که باید هنگام تعیین شرایط حاکم در میدان نبرد در نظر گرفته شود:
۱- هماهنگی: یعنی بی بهانه بی ترس و صد در صد مطیع فرمانده بودن
۲-آسمان: نمایانگر روز و شب و فصل هاست و نیز گرما و سرما
۳- زمین: فاصله های دور و نزدیک، خطر و امنیت ، زمینهای فراخ و گذرگاه های باریک و احتمال های زندگی و مرگ است
۴- فرمانده: خردمندی، صداقت ،نیک اندیشی، صلابت و سلامت است
۵ – روش و قانون: آرایش سپاه ، رتبه بندی ، نگهداری و نگهبانی و پایش هزینه ها
و هر فرماندهی که این ۵ مورد از هنر جنگ را بداند پیروز خواهد بود
هنگامی که قانونی می گذارید دقت کنید از آن نافرمانی نشود و در صورت تخلف باید متخلف مجازات شود .
فریب مهمترین استراتژی جنگ است و برای فریفتن دشمن طعمه بگذارید وانمود به بی نظمی کنید و او را در هم بشکنید
اگر در امان است آماده باشید
اگر قویتر است فرار کنید
اگر استراحت میکند آرامشش را بگیرید
اگر آتشین مزاج است خشمگین کنید اگر نیروهایش متحدند تفرقه بیاندازید
از سمتی که آمادگی ندارد حمله کنید
،،،بی گدار به آب زدن برابر شکست است،،،،
،،،، محاسبه و برنامه ریزی قبل از حمله برابر پیروزی،،،،
پیش بینی پیروزی یا شکست بین طرفین یک جنگ با بررسی هفت مورد میسر است:
۱-کدام طرف از اصل هماهنگی الهام میگیرد
۲- کدام بیشترین توانمندی را دارد
۳- کدام از برتری آسمان و زمین سود می برد
۴- در کدام سمت قانون بهتر و کامل تر اجرا می شود
۵- کدام سپاه نیرومند تر است
۶- افسران کدام طرف آموزش های بهتری دیده اند
۷- در کدام سپاه رویکرد پاداش و مجازات ثبات بیشتری دارد
فصل دوم: برپایی جنگ
لشکرکشی شما نباید طولانی شود که نیروهای تان خسته و خزانه تان خالی شود ، ناتوانی شما باعث می شود سرداران تان بر علیه شما قرار بگیرند پس همانطور که عجله و شتابزدگی در جنگ توصیه نمیشود، هیچگاه زیرکی بادرنگ های طولانی همراه نبوده است .
تجربه ثابت کرده اندکی جلوتر بودن از حریف ، از داشتن نفرات بیشتر یا داشتن دقیق ترین حسابگری های مربوط به تجهیزات اهمیت بیشتری دارد .
برای جنگ با دشمن ، باید خشم نیروهای خودی برانگیخته شود و باید در شکست دشمن سودی برای سپاه ما وجود داشته باشد آنها باید پاداش بگیرند و این پاداش جایزه افراد پیش رو قرار داده شود .
رفاه یا تنش در هر جنگ ، یا مجموعه ایی حاصل عملکرد فرمانده و مدیر است.
تحلیل کتاب هنر جنگ اثر سان تزو
فصل سوم: حمله مدبرانه
بر اساس نوشته های سان تزو جنگیدن و پیروز شدن در تمام نبرد ها اوج برتری نیست ، اوج برتری شکستن مقاومت دشمن بدون جنگیدن است و بهترین شیوه سرلشکری نقشه بر آب کردن نقشههای دشمن است .
مرحله دوم پیشگیری از متحد شدن نیروهای مخالف و در مرحله ی سوم حمله به سپاه دشمن در میدان نبرد است .
– حد الامکان از محاصره شهرهای برج و بارو دار ممنوع
-اگر نیروهای مان در برابر نیروهای دشمن ده به یک است از او دوری کنیم
-اگر ۵ به یک است به او حمله کنیم
– اگر دو برابر است سپاه مان را به دو بخش تقسیم کرده برای حمله از روبرو و پشت سر اقدام کنیم
– اگر نیروهای مان برابر بود میتوانیم نبرد کنیم
– اگر نیروهای مان کمی کمتر بود می توانیم از دشمن دوری کنیم.
– اگر از هر نظر تا حد زیادی کمتر بودیم می توانیم از او بگریزیم
یک سرلشکر به سه شیوه میتواند برای سپاهش شوربختی به بار بیاورد:
۱-دست و بال سپاه را با فرامینی که نمیتوانند اجرا کنند ببندد
۲- ذهن سربازان را بیقرار کند و سپاه را مانند یک قلمرو فرمانروایی کند
۳ – افسران سپاهش را بدون در نظر گرفتن اصل تطبیق با شرایط به خدمت بگیرد و اعتماد سربازانش را با این کار متزلزل کند
-برای پیروزی پنج عامل اصلی وجود دارد .
۱- آنکس که بداند چه زمانی بجنگد چه زمان نجنگد پیروز خواهد بود
۲ -آنکس که بداند چگونه نیروهای زیاد یا کم را به کار بگیرد پیروز خواهد بود
۳ –سپاه متحد و هدفمند پیروز خواهد بود
۴- آماده منتظر غافلگیری باشد پیروز خواهد بود
۵- فرمانده مستقل که آزادی عمل داشته باشد پیروز خواهد بود
فصل چهار: لشکر آرایی
ماندن در حالت دفاعی نشانه قدرت ناکافی و حمله نشانه قدرت بسیار زیاد است که هر دو تخصص خودش را می طلبد.
تومو میگوید برتری راستین این است پنهانی طرح ریزی کنیم، پنهانی حرکت کنیم ، نقشه های دشمن را نقش برآب و از اجرای طرحهای جلوگیری کنیم و در آخرین روز نبرد بدون ریختن قطره ایی خون پیروز شویم.
جنگجوی پیروز کسی است که شکست را ناممکن می سازد و بعد از به دست آوردن پیروزی به نبرد میپردازد و رزم آرای شکستخورده کسی است که نخست میجنگد و سپس به دنبال پیروزی میگردد.
– نظامیگری در پنج شیوه استوار است :
۱- سنجش
۲- برآورد کیفیت
۳- محاسبه
۴-مقایسه احتمالات
۵ -پیروزی….. که هرکدام نتیجه قبلی است.
فصل پنجم : انرژی
تعداد لشکریان در تضمین پیروزی نقش چندانی ندارد بلکه سپاه باید تزلزل ناپذیر و تحت فرمان باشد از نقاط ضعف و قوت آگاه باشد و برای رسیدن به یک پیروزی مسلم از روشهای غیر مستقیم بهره جوید.
– بیشتر از دو روش حمله وجود ندارد مستقیم وغیرمستقیم اما ترکیب اینها با هم رشته ای پایانی از رزمایش ها را پدید می آورد
– بی نظمی ساختگی برپایه قانونمندی کامل
-ترس ساختگی برپایه شهامت
– و ضعف ساختگی بر با پایه قدرت استوار است و میتواند بسیار اغوا کننده باشد
اگر نیروهای ما بیشتر از دشمن است برای اغوای او می توانیم وانمود به ضعف کنیم و برعکس و در واقع ما باید با هوشیاری ، حرکت های دشمن را تعیین کنیم
یک سرلشکر کارآزموده می داند چگونه از تاثیر انرژی مرکب استفاده کند.
او سپاهش را به درستی و بر اساس اصل تطبیق می چیند و از افراد انتظار بیش از حد ندارد بنابراین انرژی به فعل رسیده جنگجویان مانند الوار یا سنگ گردی است که از بالای کوه رها شود.
فصل هفتم : رزمایش
هنر رزمایش گمراه کردن دشمن است رزمایش با سپاه سودمند است اما با یک گروه بی نظم خطرناک ترین کار است.
– با طولانی شدن مسیر نبرد سپاه شما به سه دسته مردان قوی تر و متوسط ها و ضعیف ها تقسیم می شوند و تنها یک دهم سپاه شما به مقصد خواهد رسید . سپاه بدون ملزومات اصلی، از دست رفته است
– طرحهای خود را تاریک و مخفی نگه دارید و هنگام حرکت همچون آذرخش فرو بیفتید
– فلسفه استفاده از تبل ها و پرچم ها این است که گوش ها و چشم های سپاه را روی یک نقطه متمرکز میکنند
– حفظ اتحاد و عملکرد واحد داشتن در یک سپاه هنر اداره یک گروه بزرگ است
روحیه اولین عامل تاثیرگذار در جنگ هاست.
هنر جنگ هنر بررسی حالت های روحی = که بدانی روحیه یک سرباز در سحرگاه در اوج است در نیمروز به نصف کاهش مییابد و شبانگاه تنها میل به بازگشت دارد.
هنر رزم هنر خویشتن داری = منظم و آرام منتظر بروز ناآرامی در سپاه دشمن بنشینی.
هنر رزم هنر مدیریت =نزدیک بودن به هدف قبل از دشمن غذای خوب داشتن زمان گرسنگی دشمن انتظار کشیدن در آرامش زمان ناآرامی دشمن .
هنر بررسی اوضاع= نبستن راه بر دشمن منظم و یکپارچه ، حمله نکردن به سپاهی که آرایش منظم و مطمئن دارد .( راه را به طور کامل بر سپاهی که به سمت خانه برمیگردد نبندید زیرا برگشتن به خانه چنان انگیزهای به سپاه میدهد که با آخرین نیرو میجنگد. نه اینکه بگذارید بگریزند ، زمانی که امید به گریز دارند آنها را در هم بکوبید در واقع دشمنی که به آخر خط رسیده را نباید در تنگنا قرار داد)
هنر جنگ آوری= عاقلانه تصمیم گرفتن، ناامید نشدن تا آخرین لحظه، و استفاده به جا از عوامل محیطی
فصل هشتم: متغیرهای نهگانه
هنر رزم به ما میگویند که به احتمال نیامدن دشمن متکی نباشیم بلکه به آمادگی خودمان برای پذیرفتن او متکی باشیم.
-پنج گناه بزرگ یک سرلشکر که به نابودی سپاه میانجامد:
۱- شهامت بدون برنامهریزی قبلی
۲-ترسویی که به اسارت میانجامد
۳- عصبانیتی که با هر توهینی برانگیخته می شود
۴- فخر جوی که در برابر شرم آسیب پذیر است
۵ -دلواپسی و نگرانی زیاد برای افراد
فصل نهم: راهپیمایی لشکر
اگر به چالش اردو زدن سپاه و مشاهده نشانه های دشمن می پردازید، از کوه ها به سرعت عبور کرده و در مجاورت درهها بمانید،
در بلندی ها رو به آفتاب اردو بزنید.
– دشمن نزدیک اما آرام= بر موضع خود تکیه دارد.
– دشمن دوری که سعی دارد بر نبرد دامن بزند= نگران پیش روی طرف دیگر است
-اگر به راحتی میتوان به اردوگاه دشمن دسترسی داشت= در حال دام افکنی است
جانوران رم کرده = حمله ناگهانی
– سخنان فروتنانه و تدارکات افزایش یافته= پیشروی دشمن
– کلام خشم آمیز و تظاهر به حمله= عقبنشینی
– بعضی از سربازان در حال پیشروی و بعضی در حال عقبنشینی= دام
– سربازان موقع ایستادن به نیزه های شان تکیه دارند= گرسنه و ضعیف هستند
– آشوب در اردوگاه= سرلشکر ضعیف -حرکت حرکت پرچم ها به هر سو= هرج و مرج
فصل ده: انواع زمین
زمین قابل دسترسی و سپاه دشمن ده برابر—–>( فرار)
زمین گیر انداز و سربازان قوی، افسران ضعیف—–>( نافرمانی )
زمین تعلل و افسران قوی، سربازان ضعیف—->( فروپاشی)
زمین گذرگاههای باریک و نبرد از روی خشم—->( ویرانی)
زمین بلندی های پرشیب و سرلشکر ضعیف بدون اقتدار—-> (نابسامانی)
محل های بسیار دور از دشمن و ضعف سر لشکر در شناسایی قدرت دشمن و عدم چیدمان صحیح لشکر—-> (شکست محض)
سربازان خود را مانند فرزندانتان بدانید و ببینید تا سرحد مرگ کنارتان خواهند ایستاد .
اگر فرماندهی آسان گیر هستید، و نمیتوانید مقتدر باشید ، اگر خوشقلبید و قادر به اجرایی کردن فرامین خود نیستید و در فرونشاندن شورش ناتوانید پس سربازانتان چون کودکان نازپرورده برای هدف های حقیقی کارآمد نیستند.
فصل یازده: زمین های نهگانه
۱- زمین پراکن پذیر( قلمرو خود سردار)
۲- زمین آسان( زمین دشمن که در نزدیکی قلمرو سردار است )
۳- زمین مورد اختلاف( زمینی که برای طرفین سود زیادی دارد)
۴- زمین آزاد( هر دو طرف در آن آزادی تردد دارند)
۵- زمین شاهراه های متقاطع( زمینی که دروازه سه کشور هم مرز است)
۶- زمین خطرناک( زمینی که در خاک دشمن است و برای رسیدن به آن چندین سنگر دشمن را پشت سر گذاشته اند)
۷_ زمین سخت ( منطقهای چون باتلاقها که تردد در آن دشوار است )
۸- زمین محصور( محصور با تنگ راهها و مسیرهای سخت)
۹- زمین مرگبار( جنگیدن بدون درنگ تنها راه فرار از نابودی است)
در هر کدام از موارد بالا انجام چه اعمالی نکوهیده است:
۱ -زمین پراکن پذیر: نجنگید
۲ -زمین آسان: توقف نکنید
۳-زمین مورد اختلاف :حمله نکنید
۴ -زمین آزاد: راه را بر دشمن نبندید
۵- زمین شاهراه های متقاطع: با همسایگان خود دوست شوید
۶- زمین خطرناک: غارت نکنید
۷- زمین سخت: به پیشروی ادامه دهید
۸- زمین محصور : به حیله گری متوسط شوید
۹- زمین مرگبار : فقط بجنگید
یک سرلشکر کاربلد مانند مار شوآی جان عمل میکند که اگر به سرش ضربه بزنند با دمش دفاع میکند اگر به دمش آسیب بزند با سرش حمله می کند و اگر به کمرش ضربه وارد کنند با سر و دمش حمله می کند همینطوراو سپاهش را به گونهای رهبری میکند که گویی یک نفر را هدایت می کند همواره نقشه هایش را از سپاه و سردارانش مخفی نگه می دارد و آنها را در لحظه از عملکردها و برنامه هایش آگاه می کند.
فصل دوازده : حمله با آتش
همانطور که یک سرلشکر با تعداد زیادی مشعل افروخته میزان نفرات و توانایی خود را چند برابر نشان می دهد در کسب و کار هم باید میزان منابع مالی ، اطلاعاتی و ارتباطی خود را بیش از آنچه موجود است به رقبا نشان دهیم .
این نشانه پشتوانه قوی و باعث جسارت و شجاعت ما در بازار خواهد بود یک فرمانروای با نگرش قبل از هر اقدامی شرایط موجود را می سنجد قشون خود را حرکت نمی دهد مگر اینکه نفعی برایش داشته باشد و نمی جنگد ، مگر موقعیت بحرانی باشد.
هیچگاه منافع شخصی خودش را به منافع سازمان و لشکرش ترجیح نمیدهد.
فصل سیزده : بهکارگیری جاسوسان
نبرد همیشه با خسارات و اختلال در زندگی مردم همراه بوده چیزی که مانع جنگ های بی ثمر و طولانی می شود پیش آگاهی است، که به کمک جاسوسان امکانپذیر است .
۱- جاسوسان محلی
۲- جاسوسان داخلی
۳ -جاسوسان دوجانبه
۴- جاسوسان محکوم به مرگ
۵ -جاسوسان نجات یافته
گرانبهاترین استعداد یک پادشاه داشتن جاسوسان حرفهای است. جاسوسان مهمترین عنصر رزم هستند چرا که توانایی پیشروی سپاه به آنها بستگی دارد.
کتاب هنر جنگ برای مدیران اجرایی
معصومه نورزاده / دوره مدیران پریمیوم توربو
با سپاس از استاد گرامی جناب آقای دکتر نیما کیمیایی