توجه هزینه دارد!

توجه هزینه دارد!

تناسبات (و نباید‌های) توجه متمرکز مطلب زیر بخشی از کتاب پیش القایی می باشد:

در زبان انگلیسی ما می‌گوییم که توجه پرداخت کن (pay attention to)، که به روشنی دلالت بر فرآیندی دارد که هزینه‌بر است.

پژوهش در عملکرد ادراکی، به ما شکل این پرداخت هزینه را نشان می‌دهد.

توجه هزینه دارد!

زمانی که توجه به چیزی پرداخت می‌شود، بهای آن، از دست دادن توجه به چیزی دیگر است. البته به دلیل این است که در یک زمان، ظاهراً ذهن انسان قادر به نگهداری تنها یک چیز در خودآگاهی است.

هزینه آن، از دست دادن لحظه‌ای توجه و متمرکز به چیزی دیگر است.

آیا تا به حال دقت کرده‌اید که تجربه (تجربه اصیل) دو چیز در یک زمان چقدر دشوار است؟

برای مثال من می‌دانم که اگر من در حین رانندگی، شروع به جستجوی دقیق یک خروجی بزرگراه کنم. در حالی که به یک سی‌دی گوش می‌کنم، گوش کردن من به سی‌دی متوقف خواهد شد. و اگر من با دقت به موسیقی گوش دهم، غالباً خروجی بزرگراه را گم خواهم کرد.

در این رابطه، سیستم پخش سی‌دی خودرو به طوری طراحی گشته است. که مثل ذهن من کار می‌کند که تنها یک تراک موسیقی را در هر زمان پخش می‌کند.

این دلیل خوبی دارد؛ چرا که نابخردانه است. که بیش از یک تراک را در هر زمان پخش کند. حتی با وجود اینکه همیشه چندین تراک‌ اطلاعاتی در دسترس است. ولی ما به طور آگاهانه تنها آن را که می‌خواهیم در لحظه ثبت کنیم، انتخاب می‌کنیم.

هر آرایش دیگری اضافه بار بوده و قادر نخواهد بود که به جنبه‌های متمایز ورودی درهم آمیخته (بیش از یک ورودی) و واکنش نشان دهد.

بهترین کاری که می‌توانیم برای مدیریت کانال‌های مختلف اطلاعاتی بکنیم. پس و پیش نمودن در میان آنها و در نتیجه باز و بسته کردن دروازه آگاهی به روی هرکدام از آن ها به نوبت خواهد بود.

این مهارت به وظیفه‌مندی چندگانه، توانایی تمرکز بر چندین فعالیت در یک چارچوب زمانی یکسان،امکان می‌دهد. (شاید صحبت کردن با تلفن در زمان خواندن یک پیام در ایمیل).

هرچند به نظر می‌رسد ما در یک زمان بر روی بیش از یک چیز تمرکز کرده‌ایم، اما این پنداری خام است.

ما فقط سرعت تمرکز خودمان را تغییر می‌دهیم. با این وجود همان گونه که بهایی برای پرداخت توجه وجود دارد، بهایی نیز برای تغییر آن وجود دارد.

به مدت حدود نیم ثانیه در طی یک تغییر تمرکز، یک نقطه میرایی ذهنی را تجربه می‌کنیم. که «چشمک توجه» نامیده می‌شود و آن زمانی است که ما نمی توانیم اطلاعات تازه برجسته شده را به صورت آگاهانه ثبت کنیم.

به خاطر این است که من، از دست کسی که که تلاش می‌کند کار دیگری را در همان زمان حرف زدن با من انجام دهد عصبانی می‌شوم.

آیا تا به حال با کسی تماس تلفنی داشته‌اید که ‌توانسته‌اید حدس بزنید او در حال انجام دادن کار دیگری است؟ شاید به دلیل آنکه شما صدای برهم خوردن برگ روزنامه یا کلیک بر روی کیبرد کامپیوتر را می‌شنیدید.

این به من نشان می‌دهد که کسی که با او در حال صحبتم به خاطر اطلاعات دیگری، می‌خواهد اطلاعاتی را که من فراهم می‌آورم از دست بدهد.

این همیشه به صورت نوعی تنزل مرتبه احساس می‌شود. آن به من گوشزد می‌کند که ورودی من(داده‌های من)، نسبتاً  غیر مهم تلقی شده‌اند.

اما من تنها کسی نیستم که گوشزد می‌شود، این همچنین به کسی که با او در تماسم، همان را می‌گوید.

به دلیل اینکه مردم به درستی باور دارند که چیزی را که انتخاب می‌کنند بدان توجه کنند (یا نکنند)، بیانگر چیزی است که به آن ارزش می‌نهند.

نویسنده کتاب: رابرت سیالدینی

به اهتمام :نیما کیمیایی

جهت کسب اطلاعات بیشتر چه در این زمینه و چه در سایر زمینه های مرتبط با کسب و کار، به کانال تلگرامی و اینستاگرام ما بپیوندید.

موفق و پیروز باشید

گروه مشاورین پریمیوم