تغییر تکنولوژی در شرکتهای تولیدی کشورهای کمترتوسعه یافته ( انتقال تکنولوژی )

تغییر تکنولوژی در شرکتهای تولیدی

نقطه شروع تغییر تکنولوژی توسط نلسون ارائه شده است.

شواهد تجربی چندین ویژگی تکنولوژی را آشکار می کند که فرایند انتقال تکنولوژی را کمتر از آنچه تصور می شود دشوار می کند.

اول، تکنولوژی در سطح گسترده ای است که ویژگی های عملیاتی یک تکنولوژی کاملاً رمزگذاری نشده است. و از این رو نمی توان از قبل کاملاً شناخته شود. دوم، تقلید از یک تکنولوژی خاص امری بی اهمیت نیست. اما در واقع تلاش زیادی را از طرف شرکت تقلید کننده می طلبد.

سوم، تکنولوژی های داده شده به خوبی درک نشده اند. به گونه ای که تجربه تولید برای عملکرد کارآمد آنها بسیار مهم است.

 این خصوصیات در تمام تکنولوژی ها موجود است که سه پیامد اصلی دارد:

 در مرحله اول، انباشت قابلیت های تکنولوژی صرفاً نتیجه خودکار تجربه تولید نیست.

تجربه تولید بسیار مهم و در بعضی موارد بسیار سخت است؛ اما تجمع تجربه تولید فقط تا حدودی موفقیت آمیز است.

این موفقیت به تصمیم آگاهانه مدیریت در سرمایه گذاری منابع در آموزش، تغییرات سازمانی و کمکهای تکنولوژی به منظور ارتقاء یادگیری در سطح تولید بستگی دارد. حتی مهمتر از این، یادگیری غیرفعال “مبتنی بر انجام” ممکن است برای غلبه بر ناپیوستگی های ناشی از وقفه در بازار ورودی یا تغییر در شرایط رقابتی یا سیاست دولت کافی نباشد.

اینها معمولاً به “جهش” كیفیت در تکنولوژی نیاز دارند. كه تنها می تواند در نتیجه یك استراتژی فعال تکنولوژی و سرمایه گذاری آشكار منابع در دستیابی به قابلیت های تکنولوژی به وجود آید.

بل (1984) به ویژه خاطرنشان كرده است كه یادگیری نه تنها ناشی از “انجام”، بلكه در نتیجه آموزش، استخدام مشاور کسب و کار ، تغییر و تطبیق تکنولوژی وارداتی، نظارت بر عملکرد کارخانه و تجهیزات نصب شده و جستجوی راه حل های جدید فن آوری در بازار جهانی می باشد.

در مرحله دوم، یادگیری در شرکتهای کوچک رخ نمی دهد. متداول ترین نمونه این مطالعه توسط بل و همکاران (1982) در یک کارخانه فولاد گالوانیزه در تایلند است. که در طول دوره تحصیل (73-1978) در هر سه خط تولید آن بهره‌وری کامل داشته است.

تغییر تکنولوژی در شرکتهای تولیدی

سرانجام (مرحله سوم)، روند تغییرات تکنولوژی نظر ریتم نامنظم است.

 

ماکسول (1987. صص 134-135) در مطالعه خود در مورد کارخانه فولاد روزاریو در آرژانتین بیان می کند که افزایش بهره وری عمدتاً نتیجه یک روند متوالی “تحت فشار ” برای غلبه بر محدودیت در ظرفیت تولید آن، به عنوان منابع اختصاصی شرکت بود.

تا حد زیادی، این محدودیتها در خارج از شرکت منشأ می شوند. (تغییر در بازارهای محصول یا ورودی، فشارهای رقابتی و غیره). با این حال، Dahlman و Fonseca (1987، ص 168) خاطرنشان می كنند كه در صنایع فرآیندی مداوم مانند فولاد یا پتروشیمی، پیشرفت در یك قسمت ازکارخانه نیز فشارهای داخلی شدیدی را برای بهبودهای مربوط در مناطق دیگر ایجاد می كند. نتیجه همه اینها یک روند تدریجی است.

فرایند “توقف” افزایش توانایی تکنولوژیکی، در برابر افزایش بیشتر یا کمتر منظم بهره وری است و نتیجه آن “یادگیری با عمل” است.

Teitel در مورد تغییر تکنولوژی، (1987، ص 101) بیان می کند كه تغییر تکنولوژی در كشورهای صنعتی تا حد زیادی به كاهش هزینه و معرفی محصولات جدید متمرکز خواهد بود.

از طرف دیگر در کشورهای کمتر توسعه یافته تحولات تکنولوژی با تطبیق تکنولوژی (وارداتی) با شرایط حاکم بر بازار انجام می شود.

شرکت های کشورهای در حال توسعه

آن ها ناگزیر شده اند انرژی غیر قابل توجهی را برای “تطبیق” تکنولوژی وارداتی در شرایط محلی هزینه کنند؛ اما این فرایند سازگاری بسیار پیچیده تر از آنچه پیش بینی تئوری سنتی بوده است و با جایگزین کردن نیروی کار برای سرمایه نمی توان به عنوان سازگاری با نسبت های حاکم بر آن توضیح داد.

در شرکت های موفق تغییرات تکنولوژی مثل کشش ظرفیت، پیشرفت های کیفیت، تنوع محصول در پاسخ به مجموعه ای از محرک های پیچیده و متغیر کاهش هزینه را در پی دارد.

از آنجا که بسیاری از این محرکها برای شرکت داخلی هستند بنابراین تلاش تکنولوژی در همان جهت، حتی در بنگاه های موجود در همان بازار لازم نیست.

به همین دلیل و به دلیل اولویت اختصاصی به سازگاری های فروشگاه تأسیسات تولید کشورهای در حال توسعه بسیار «خاص» هستند.

در ساختار و پارامترهای عملیاتی آنها به طور مشابه، از عملکرد کارآمد فن آوری وارداتی گرفته تا سازگاری جزئی، پیشرفت در موفق ترین شرکت ها وجود دارد.

تغییر تکنولوژی در شرکتهای تولیدی کشورهای کمترتوسعه یافته ( انتقال تکنولوژی )

 

مقالات مدیریت انتقال تکنولوژی 

منابع:

  • Bell, Martin. Bruce Ross-Larson. and Larry E. Westphal, Assessing the Performance of Infant Indus Industries, World Bank Staff Working Paper No. 666 (Washington. DC: The World Bank. 1984).
  • Dahlman, Carl, and Fernando Valaderes Fonseca, “From technological dependence to technological development: The case of the USIMINAS steel plant in Brazil,” in Jorge M. Katz (Ed.). Technology Generation in Latin American Manufacturing Enter prises: Theory and Case-Studies Concerning Its Nature, Magnitude and Consequences (London: 1987), pp. 154-182.
  • Maxwell, Philip, “Adequate technological strategy in an imperfect economic context: A case-studv of the evoluiion of the Acindar steelplant in Rosario, ” in JorEe M. Katz (Ed.). Technolo~\ Generation in Latin-American Manufacturing En& prises: Theory and Case-Studies Concerning Its Nature, Magnitude and Consequences (London: Macmillan, 1987). pp. 119-153.
  • Simon. “Towards an understanding of technical change in semi-industrialized countries,” in Jorge M. Katz (Ed.). Technology Generation in Larin American Manufacnuring Enrerprises: Theory and Case-Srudies Concerning Its Narure. Magnuude and Consequences (London: Macmillan, 1987). pp. 94-115.