شناسایی فرصت و نقش ضمنی و عینی بودن در آن
اخیرا، ظهور رویکرد اختلافات فردی کارآفرینان در پژوهش های کارآفرینی، جنبه شناختی به خود گرفته است
و بر نقش تصمیمگیریهای شناختی و سازگار بودن با الگوها که کارآفرینان برای شناخت فرصتها مورد استفاده قرار میدهند، تاکید دارد.
علاوه بر اینکه رویکردهای فرد- محور در رشته کارآفرینی دارای نقش زیادی بوده اند. بخش عمده این رشته دربرگیرنده دو پدیده به طور خاص می باشد:
- حضور افرادی با خصوصیات کارآفرینی
- حضور فرصتهای کارآفرینانه.
شناسایی فرصت و نقش ضمنی و عینی بودن در آن
شکلدهی رشته کارآفرینی در قالب ترکیب فرد- فرصت، دقت بسیاری را به نقش فرصتهای کارآفرینــانه می طلبد.
و همینطور این موضوع که این فرصت های کارآفرینانه چطور بر فرآیند کارآفرینی اثرگذار می باشند.
برای پاسخ به این نیاز، پژوهش هایی که درباره فرصتهای کارآفرینی و تشخیص فرصت انجام می شود، رو به افزایش است.
به عنوان مثال، پژوهش های اخیر نشان دادهاند:
- دیدگاههای موجود درباره فرصت مستقیما با تجربیات شناخت فرصت و سازگاری
شیوه یادگیری مورد نیاز در یک وضعیت خاص، مرتبط است.
- با اینکه زنان و مردان، برای شناخت فرصتها ذخایر سرمایه انسانی مخصوص به خود را به کــــار می برند،
اما درحقیقت فرآیندهای مختلفی را برای شناخت فرصت به کار می برند (DeTienne & Chandler, 2007).
شناسایی فرصت و نقش ضمنی و عینی بودن در آن
پژوهش ها در این حوزه همینطور ادامه دارد و بخش عمده آن در دوران شناخت فرصتها بر اهمیت اختلافات فردی با توجه به فرصتها تمرکز دارد.
ما در این مقاله بر اهمیت اختلافات نسبی در فرصتها تمرکز داریم، نه افراد. این تفاوت بسیار حائز اهمیت می باشد،
زیرا «تفاوت در خود فرصتها میتواند عامل حداقل بعضی از الگوهای مشاهده شده در فعالیتهای کارآفرینانه باشد.» (Shane, 2003)
این عقیده که فرصتها می تواند از ابعاد گوناگون با هم متفاوت باشند، کاملا جدید نیست.
شناسایی فرصت
مقایسه پژوهش های اولیه در این حوزه نشان دهنده این است که:
فرصتها در ابعاد مهمی مثل «ارزش مورد انتظار» و «نوآوری» با هم متفاوتند.
به عنوان مثال، اختلافات بنیادی میان:
- فرصتهای شومپیترین (یعنی فرصتهایی که ماهیت نوآورانه دارند)
- و فرصتهای کرزنرین (یعنی فرصتهایی که ماهیت اکتشافی دارند)
مورد شناسایی قرار گرفته اند.
شناسایی فرصت و نقش ضمنی و عینی بودن در آن