داستان سرایی

داستان سرایی روند استفاده از واقعیت و روایت، برای برقراری ارتباط با مخاطبان است.

برخی از آنها کاملا واقعی هستند و برخی برای تبیین بهتر پیام اصلی، بداهه‌گویی می‌شوند.

داستان سرایی، نوعی هنر است که زمان زیادی از پیدایش آن می‌گذرد و در هر فرهنگ و جامعه جایگاه خاصی دارند.

داستان سرایی دکتر نیما کیمیایی

چرا باید از داستان سرایی استفاده کنیم؟

دلایل مختلفی برای گفتن داستان وجود دارد، برای مثال فروش، سرگرمی، آموزش، بازاریابی محتوا یا حتی خالی بستن. در حال حاضر، در این بخش می‌خواهیم درباره این که چرا داستان سرایی را بر اساس لیست‌ها و آمارهای کسب و کارمان تعریف می‌کنیم یا چرا داستان‌ها راهی برای به اشتراک گذاری، توضیح و فروش اطلاعات هستند؟ صحبت کنیم. جواب این سوالات در زیر آمده‌اند.

داستان‌ها، مفاهیم انتزاعی و پیام‌های سخت را ساده می‌کنند

داستان‌ها راهی برای درک چیزهای جدید می‌دهند که هیچ اطلاع یا احساسی درباره‌ی آن نداریم. به مواقعی فکر کنید که داستان‌ها به شما در درک بهتر یک مفهوم کمک کرده‌اند. داستان‌ها به تحکیم مفاهیم انتزاعی و ساده کردن پیام‌های پیچیده بسیار کمک می‌کنند. گرفتن یک مفهوم بلند و غیر ملموس و ارتباط آن با استفاده از ایده‌های بکر از بزرگ‌ترین نقاط قوت داستان پردازی در تجارت است.

داستان‌ها مردم را کنار هم جمع می‌کند.

داشتن اشتراک در یک داستان، حتی به سخت‌ترین افراد هم حس مشترک و اجتماع می‌بخشد.

در دنیایی که با تعداد زیادی چیزهای مختلف طرف هستیم، داستان‌ها مردم را به هم نزدیک می‌کنند و باعث ایجاد یک اجتماع یا کامونیتی می‌شوند. علی‌رغم زبان، مذهب، گرایشات سیاسی و یا قومیت، داستان‌ها ما را از طریق احساس و پاسخ به آن‌ها به هم متصل می‌کند.

در واقع داستان‌ها به ما احساس انسان بودن می‌دهند.

داستان‌ها الهام بخش و محرک هستند

داستان‌ها به ما حس انسان بودن می‌دهند و همین امر در مورد برندها نیز وجود دارد. هنگامی که برندها معروف و معتبر می‌شوند، داستان آن‌ها به مصرف کنندگان کمک می‌کند تا با آن‌ها و افراد پشت یک برند و حتی افراد مختلف ارتباط برقرار کنند.

تلنگر زدن به احساسات مردم و منع کردن آن‌ها، و صحبت درباره خیر و شر بدین معنی است که چگونه داستان‌ها، الهام بخش و محرک هستند و در نهایت، عمل مخاطبان را هدایت می‌کنند. داستان‌ها همچنین وفاداری به برند را تقویت می‌کنند.

ایجاد روایتی پیرامون نام تجاری یا محصول شما نه تنها آن را انسانی می‌کند بلکه ذاتاً تجارت شما را نیز به بازار عرضه می‌کند. داشتن یک داستان درباره خود یا برندتان می‌تواند اعتماد و ارزش آورد و برای دیگران الهام‌بخش و محرک باشد.

چه چیزی یک داستان را خوب می‌کند؟

کلماتی مانند “خوب” و “بد” به نظر کاربران مربوط هستند. اما چند مؤلفه قوی و غیرقابل بحث وجود دارد که یک تجربه داستان نویسی عالی را برای خواننده و گوینده ایجاد می‌کند.
داستانی خوب است که:

 

 

 

سرگرم کننده باشد

یک داستان خوب باعث می‌شود ذهن خواننده درگیر شود و بخواهد بداند در ادامه چه اتفاقی خواهد افتاد.

آموزنده باشد

یک داستان خوب باید آموزنده باشد و احساسات و درک مخاطب را هدف برود. همچنین باید حس کنجکاوی را برانگیزد و اندوخته‌ای را به دانش خواننده اضافه کند.

جهانی باشد

یک داستان خوب باید به خوبی با تمام خوانندگان ارتباط برقرار کند و هیجانات او را برانگیزد. همچنین برای تمام مردم قابل درک باشد.

پیوسته و سازمان‌دهی شده باشد

داستان‌های خوب از یک پیوستگی و هماهنگی پیروی می‌کنند که به انتقال پیام اصلی کمک می‌کند و باعث می‌شود خوانندگان بیشتر جذب آن شوند

ماندگار باشد

چه از طریق الهام، رسوایی و چه طنز، داستان‌های خوب در ذهن خواننده می‌مانند.

متغیرهای داستان خوب چه هستند؟

چندین متغیر وجود دارد که یک داستان را به یک داستان خوب تبدیل می‌کند، اما نحوه نوشتار و قصه‌گویی نیز بسیا مهم است، آن متغیرها به شرح زیر هستند:

شخصیت‌ها

هر داستان حداقل یک شخصیت دارد و این شخصیت می‌تواند کلید ارتباط مخاطبان شما به داستان باشد. این مؤلفه پلی بین شما، داستان نویس و مخاطب است. اگر مخاطبان بتوانند پای خود را در کفش شخصیت اصلی قرار دهند، احتمال زیادی وجود دارد که با یک CTA از طرف شما جذب می‌شوند.

در همان بازی تاج و تخت جان اسنو آوازه‌ی رییس وحشی‌ها و افراد آن‌سوی دیوار یعنی منس‌رایدر را شنیده بود. کسی که توانسته بود افراد و نژادهای مختلف را در آنسوی دیوار متحد کند. از این رو برای دیدار او رفت و منس‌رایدر با یک CTA خوب جان اسنو را دعوت به پیوستن به افراد آنسوی دیوار کرد و باور خود را در ذهن جان کاشت. تنها با استفاده از داستان و دعوت!

تضادها و اتفاقات

درگیری در شما احساسات را برانگیخته و مخاطب را از طریق تجربیات مربوط به آن متصل می‌کند. هنگام گفتن داستان، قدرت در آن‌چه که شخصیت می آموزد یا آموزش می‌دهد، نهفته است. اگر هیچ تضادی در داستان شما وجود نداشته باشد، به احتمال زیاد داستانی هم وجود ندارد.

 

نتیجه و پیام اصلی

همیشه لازم نیست که یک داستان خوب تمام شود. وضوح و نتیجه داستان شما باید پایان یک داستان باشد، زمینه‌های شخصیت‌ها و درگیری‌ها را فراهم کند و مخاطب خود را برای انجام یک CTA فراخواند.

شما میتوانید پس از خریداری و با مراجعه به سامانه پریمیوم من از پکیج ها استفاده نمایید.

برای کسب اطلاعت بیشتر و آشنایی با دوره و پکیج های ما به این صفحه مراجعه کنید