چگونه از مسیر اهدافمان خارج نشویم؟

طرح‌های اگر/هنگام-پس

 این درک که تداعی‌های پیش-القایانه ایجاد کرده اند، می‌تواند برای ما سود شخصی بیشتری به همراه بیاورد، حتی اگر ما نمایش‌نامه نویسان تبلیغاتی زیرک یا دانشمندان مشهور روسی نباشیم.

هرچند وقت یکبار ، ما اهدافی برای خودمان مشخص می‌کنیم، اهدافی برای رسیدن، استانداردهایی برای برآورده ساختن

و گذشتن از آنها. اما اغلب امیدهای ما محقق نمی‌شود، چرا که ما در رسیدن به اهداف شکست می‌خوریم.

یک دلیل به خوبی بررسی شده برای این دشواری وجود دارد:

هرچند ایجاد یک قصد مهم است، اما این فرایند به تنهایی برای اینکه باعث شود ما تمام گام‌های لازم برای رسیدن به یک

هدف را برداریم نا‌بسنده است.

مثلاً در سلامتی تنها نیمی از اوقات‌، ما نیت‌های خوبمان را به انواعی مراحل فعال تبدیل می‌کنیم.

نرخ‌ مأیوس کننده موفقیت‌ها، به چندین شکست بر می‌گردد. نخست، گذشته از گاهی فراموش کردن یک نیت (مثلاً

برای بیشتر تمرین کردن)،ما اغلب، لحظات به‌ موقع یا محیط‌ های مناسب برای رفتارهای سالم را تشخیص نمی‌دهیم،

ماننداستفاده از پله‌ها به جای استفاده از آسانسور.

دوماً ما اغلب در کوشش برای اهداف از خط خارج می‌شویم، توسط فاکتورهایی مانند روزهای پرمشغله خاص که ما را

از هدفمان منحرف می‌کنند.

چگونه از مسیر اهدافمان خارج نشویم؟

خود-اظهاری‌ های استراتژیک

خوشبختانه دسته‌ای از خود-اظهاری‌های استراتژیک وجود دارد، که می‌تواند به این مشکلات به طور پیش-القایانه فائق آید.

این اظهارات نام‌های گوناگونی در کاربرد پژوهشی دارند، اما من می‌خواهم آن ها را طرح‌های “اگر/هنگام –پس” بنامم.

آن ها برای کمک به ما در رسیدن به یک هدف توسط آماده کردن ما طراحی شده‌اند:

1 برای ثبت نشانه‌های مشخص در برنامه‌ها جایی که ما می‌توانیم هدفمان را پیش ببریم

 2 اتخاذ یک اقدام مناسب با انگیزش توسط نشانه‌ها و سازگار با هدف.

فرض کنید که می‌خواهیم وزن کم کنیم.

یک طرح اگر/هنگام-پس می‌تواند چنین باشد  “اگر/هنگامی که پس از خوردن ناهار کاری، خدمتکار می‌پرسد که آیا من می‌خواهم دسر میل کنم،پس من چای نعنایی سفارش می‌دهم” اهداف ما همچنین می‌تواند به طور  مؤثر با استفاده از این طرح‌ها به دست آید.

وقتی که از افراد مبتلا به صرع که با مداومت در برنامه‌های درمانی خود مشکل داشتند، خواسته شد که  یک طرح اگر/هنگام-پسترتیب دهند،برای مثال “هنگام ساعت هشت صبح و وقتی که مسواک زدن را تمام کردم، پس من قرص‌هایی که برایم تجویز شده را خواهم خورد” تبعیت از 55% به 79% افزایش پیدا کرد.

 دیگر چیز جالب درجه‌ای است که تا آن حد، طرح‌های اگر/هنگام-پس نسبت به اظهار نیت ساده یا برنامه‌های اقدام، برتری دارند.

مانند “من می‌خواهم در این ماه پنج پوند وزن کم کنم” یا “من می‌خواهم با پرهیز از شیرینی وزن کم کنم”.

 صرفاً گفتن یک نیت برای رسیدن به یک هدف یا حتی شکل دادن یک برنامه معمولی، غالباً احتمال کمی برای موفقیت دارد.

دلایل خوبی برای برتری طرح‌های اگر/هنگام-پس وجود دارد:

ترتیب گذاری خاص عناصر درون برنامه‌ها می‌تواند به ما کمک کند تا دشمنان قدیمی رسیدن به اهداف را شکست دهیم.

جمله پردازی اگر/هنگام-پس برای قراردادن ما در هوشیاری بالایی برای یک زمان یا شرایط خاص طراحی شده است، زمانی که یک اقدام سازنده می‌تواند انجام پذیرد.

نخست برای توجه به زمان یا شرایط مطلوب آماده می‌شویم و دوم برای ارتباط دادن آن به طور خودکار و مستقیم با اقدام مطلوب.

طبیعت خود-تطبیقی این فرایند پیش-القایانه باعث می‌شود که در خودمان آمادگی تشدید شده‌ای برای نشانه‌های خاصی که

از پیش نشان‌گذاری کرده‌ایم مستقر کرده و تداعی نیرومندی را که ما از پیش، ‌بین آن نشانه‌ ها و یک اقدام سودمند به سوی

هدفمان ساخته‌ایم بکار گیریم.

چگونه از مسیر اهدافمان خارج نشویم؟ این مطلب برگرفته از کتاب “پیش القایی” می باشد.

موفق و پیرزو باشید

نیما کیمیایی

گروه مشاورین کسب و کار پریمیوم